Wednesday, December 29, 2010

BREAKING NEWS - Ahmad Gholami Editor-in-Chief of Shargh Newspaper Released from Prison

Wednesday December 29th, 2010 - Ahamad Gholami, Editor-in-Chief of Shargh Newspaper was released from prison today on $10,000.- USD bail after twenty days in prison.  Keyvan Mehregan Head of the Political Division, Farzaneh Roustaee Head of the International Division and Reyhaneh Tabatabai a member of the editorial group remain incarcerated.

Last week 150 writers, translators, journalists and newspaper reporters demanded Gholami's release in a letter addressed to the head of the Judiciary.  The signatories of the letter included Babak Ahmadi, Mahmaood Ostad Mohammad, Mohammad Reza Aslani, Simin Behbahani, Fatollah Biniyaz, Abaas Pejman, Ahmad Pouri, Ahmad Pournejadi, Younes Tarkameh, Morad Saghafi, Mohammad Ali Jafariyeh, Mohammad Hosseini, Mohmmad Saeed hanayi Kashani, Ali Khodayi, Moniroo Ravanipour, Reza Raeesi, Mohammad Ali Sepanloo, Balghis Soleymani, Hossein Senapour, Farzaneh Taheri, Naheed Tabatabai, Abbas Abadi, Mehdi Ghorbani, Zavan Ghoukasian, Majid Gheysari, Mohammad Reza Kateb, Modiya Kashgir, Abdollah Kosari, Hassan Kiyaian, Leyli Golestan, Mohammad Mohammad Ali, Hossein Mortezaiyan Abkar, Abbas Maroufi and Hafez Mousavi. 

Ali Khodabakhsh the main investor in Shargh Newspaper was also released on bail. Keyvan Mehregan Head of the Political Division, Farzaneh Roustaee Head of the International Division and Reyhaneh Tabatabai a member of the editorial group remain incarcerated.

Source: http://www.kaleme.com/1389/10/08/klm-42341/


احمد غلامی هم آزاد شد


چهارشنبه, ۸ دی, ۱۳۸۹
چکیده : احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، پس از نزدیک به بیست روز بازداشت، امروز با تودیع وثیقه ده میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد. علی خدابخش، سرمایه گذار روزنامه شرق، نیز با تودیع وثیقه‌ای به همین میزان از زندان آزاد شده است. اما هنوز کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی، فرزانه روستایی، دبیر سرویس بین الملل، و ریحانه طباطبایی از اعضای تحریریه روزنامه شرق در بازداشت به سر می‌برند.

احمد غلامی، سردبیر روزنامه شرق، پس از نزدیک به بیست روز بازداشت، امروز با تودیع وثیقه ده میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد.
به گزارش کلمه، یک هفته قبل، بیش از ۱۵۰ نویسنده، مترجم و روزنامه‌نگار در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار آزادی احمد غلامی شده بودند. بابک احمدی، محمود استاد‌محمد، محمد‌رضا اصلانی، سیمین بهبهانی، فتح‌الله بی‌نیاز، عباس پژمان، احمد پوری، احمد پورنجاتی، یونس تراکمه، مراد ثقفی، محمد‌علی جعفریه، محمد حسینی، محمد‌‌سعید حنایی‌کاشانی، علی خدایی، منیرو روانی‌پور، رضا رئیسی، محمد‌علی سپانلو، بلقیس سلیمانی، حسین سناپور، فرزانه طاهری، ناهید طباطبایی، عباس عبدی، مهدی غبرایی- زاون قوکاسیان، مجید قیصری، محمدرضا کاتب، مدیا کاشیگر، عبدالله کوثری، حسن کیائیان، لیلی گلستان، محمد محمدعلی، حسین مرتضائیان‌آبکنار، عباس معروفی و حافظ ‌موسوی از جمله امضاکنندگان این نامه بودند.
علی خدابخش، سرمایه گذار روزنامه شرق، نیز با تودیع وثیقه‌ای به همین میزان از زندان آزاد شده است.
اما هنوز کیوان مهرگان، دبیر سرویس سیاسی، فرزانه روستایی، دبیر سرویس بین الملل، و ریحانه طباطبایی از اعضای تحریریه روزنامه شرق در بازداشت به سر می‌برند.


Monday, December 27, 2010

Names of 16 Individuals Arrested in Sanandaj After the Raid of Habibollah Latifi's Residence

Monday December 27th, 2010 - At least 20 residents of Sanandaj were arrested after security and intelligence forces raided the residence of Habibollah Latifi, Kurdish activist on death row.

According to confirmed reports received by HRANA, the names of some of the individuals arrested in Sanandaj are as follows:





1.  Abbas Latifi
2.  Iraj Latifi
3.  Eghbal Latifi
4.  Shahin Latifi
5.  Elahe Latifi
6.  Bahar Latifi
7.  Jiyan Motipour
8.  Simin Chayichi
9.  Hamid Molkolkalani
10. Saeed Saaedi
11. Mahmood Mahmoodi
12. Ziyan Zaafari
13. Vaahed Majidi
14. Zaahed Moradian
15. Haashem Rostami
16. Pedram Nasrollahi

It is worth mentioning that many of those arrested are civil and labor activists. The names of four of the individuals arrested have not been confirmed to date. Local sources report that the detainees have been transferred to the Sanandaj Intelligence Ministry.

Source: HRANA http://hra-news.org/00/5936-1.html

هرانا؛ اسامی شانزده تن از بازداشت شدگان سنندج


دوشنبه 06 دی 1389 ساعت 19:23 |
خبرگزاری هرانا – در پی یورش نیروهای اطلاعاتی و امنیتی به منزل حبیب الله لطیفی دست کم بیست تن از شهروندان بازداشت شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، اسامی برخی از بازداشت شدگان که هویت آنها برای گزارشگران این خبرگزاری تائید شده است به قرار زیر است:عباس لطیفی، ایرج لطیفی، اقبال لطیفی، شهین لطیفی، الهه لطیفی، بهار لطیفی، ژیان متی پور، سیمین چایچی، حمید ملک الکلانی، سعید ساعدی، محمود محمودی، ژیان ظفری ، واحد مجیدی، زاهد مرادیان، هاشم رستمی، پدرام نصرالهی

گفتنی است، اکثر بازداشت شدگان میهمان از فعالین کارگری و مدنی کرد هستند
اسامی چهار تن از بازداشت شدگان تاکنون مشخص نشده است، منابع محلی از انتقال بازداشت شدگان به اداره اطلاعات سنندج خبر می دهند.


Nasrin Sotoudeh Receives Five Additional Days in Prison for Complaining about Latest Court Hearing

Monday December 27th, 2010 - According to the website Change for Equality, Nasrin Sotoudeh's court proceedings at the 26th branch of the Revolutionary Court were disrupted today after Sotoudeh and her lawyer complained about the manner in which the court hearing was being conducted resulting in Judge Moghiseh sentencing Sotoudeh to an additional Five days in prison.

According to Sotoudeh's lawyer, the presence of a camera man video taping the proceedings without the court informing the lawyers and their defendant of the identity of such a person and dismissing a well known lawyer from courtroom while the proceedings were in session led to complaints by Sotoudeh and her legal team.  According to Sotoudeh's husband Reza Khandan, this complaint led to Judge Moghiseh adding five additional days in prison to Sotoudeh's current sentence.
 Mehnaz Parakandeh Sotoudeh's lawyer said the following of the new charges against her client: "They did not provide any specific reasons for the charges, but the legal note they referred to was in reference to blatant non adherence to Hejab rules. After the charges were announced we complained about the validity of the court proceedings listing  reasons for our complaint."

It is worth mentioning that Nasrin Sotoudeh has already been charged with "acting against the national security of the country", "propaganda against the regime" and "membership in the Defenders of Human Rights Center". The court hearing that took place today, December 27th, 2010 was based on new charges of "blatant non adherence to Hejab rules".

Source:  http://www.kaleme.com/1389/10/06/klm-42084/

محاکمه نسرین ستوده به اتهام بدحجابی / پنج روز حبس به خاطر اعتراض به فیلمبرداری از دادگاه


دوشنبه, ۶ دی, ۱۳۸۹
چکیده : به گفته وکیل نسرین ستوده، آوردن دوربین فیلم برداری به جلسه دادگاه بدون اینکه هویت نهاد فیلمبرداری کننده روشن باشد و و اخراج یکی از وکلای بنام که در جلسه دادگاه حاضر شده بود، موجب اعتراض خانم ستوده و وی شد. به گفته همسر نسرین ستوده، اعتراض نسرین باعث شد قاضی پیرعباس خانم ستوده را به 5 روز حبس تعزیری محکوم کند.

سایت تغییر برای برابری در گزارشی از دادگاه امروز نسرین ستوده نوشت:
هرچند مقرر شده بود که امروز دوشنبه، ۶ دی ماه، قرار بود دادگاه نسرین ستوده به صورت علنی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شود، اما جلسه دادگاه با توجه به ایراد شکلی نسرین ستوده و وکیلش به نحوه اداره جلسه مختل شد و قاضی پیرعباسی، رئیس دادگاه نسرین ستوده را به ۵ روز حبس تعزیری محکوم کرد.

به گفته وکیل نسرین ستوده، آوردن دوربین فیلم برداری به جلسه دادگاه بدون اینکه هویت نهاد فیلمبرداری کننده روشن باشد و و اخراج یکی از وکلای بنام که در جلسه دادگاه حاضر شده بود، موجب اعتراض خانم ستوده و وی شد. به گفته همسر نسرین ستوده، اعتراض نسرین باعث شد قاضی پیرعباس خانم ستوده را به ۵ روز حبس تعزیری محکوم کند.

مهنار پراکند، وکیل نسرین ستوده، درباره اتهام وارده به موکلش گفت: عنوانی اعلام نکردند ولی تبصره خاصی که به آن اشاره شده عنوان “تظاهر به بی‌حجابی” دارد و ما به دلیل نوع اتهام اعلام شده نظر به عدم صلاحیت دادگاه داشتیم که این موضوع را با ذکر دلایل اعلام کردیم .

لازم به ذکر است که پیش از این نسرین ستوده، در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی پیرعباسی، به اتهامات «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر» محاکمه شده بود و دادگاه روز ۶ ام دی ماه بر اساس اتهام جدید وی “تظاهر به بی حجابی” تشکیل شده است.


Majid Tavakoli and Bahareh Hedayat Presented with New Charges

Monday December 27th, 2010 - Incarcerated student activists Majid Tavakoli and Bahareh Hedayat were transferred to Evin Court's branch number four and presented with new charges.  According to the interrogator at Evin's court number four Tavakoli and Hedayat have been accused of the following new charges: "propaganda against the regime" and "acting against national security by conspiring against the regime". The interrogator stated that these two prisoners had acted together and cooperated with foreign media to conspire against the regime.

It has been reported that these new charges are attributed to to the letters written by these two student activists on the occasion of Student Day (16 Azar) published by the media and widely distributed by students both inside Iran and abroad.

The interrogator at Evin's Court number four has demanded that Tavakoli and Hedayat deny the fact that they wrote this letter in an televised interview. He also stated that refusing to do so will lead to a new case being opened against them in court.

Bahareh Hedayat and Majid Tavakoli have been incarcerated for the past year. Hedayat has been sentenced to 9 1/2 years and Tavakoli to 8 years in prison. 

Source: http://www.kaleme.com/1389/10/06/klm-42084/

تفهیم اتهام جدید به دو فعال دانشجویی، بهاره هدایت و مجید توکلی

دوشنبه, ۶ دی, ۱۳۸۹
چکیده : مجید توکلی و بهاره هدایت، دو فعال دانشجویی زندانی، با انتقال به شعبه چهار دادسرای اوین، با تفهیم اتهامات جدید روبه‌رو شده‌اند. گفته می شود این اتهامات مربوط به نامه‌ی منتسب به این دو فعال دانشجویی است که به مناسبت 16 آذر (روز دانشجو) در رسانه‌ها منتشر شد.

مجید توکلی و بهاره هدایت، دو فعال دانشجویی زندانی، با انتقال به شعبه چهار دادسرای اوین، با تفهیم اتهامات جدید روبه‌رو شده‌اند.

بنابر گزارش‌های رسیده به کلمه، بازپرس شعبه ۴ دادسرای اوین، اتهامات “تبلیغ علیه نظام” و ” اقدام علیه امنیت از طریق تبانی علیه نظام” را به این دو دانشجوی زندانی تفهیم کرده است. بازپرس اعلام کرده که این دو زندانی به همراه یکدیگر و با همراهی رسانه‌های خارجی اقدام به تبانی علیه نظام کرده‌اند.

گفته می شود این اتهامات ظاهرا مربوط به نامه‌ی منتسب به این دو فعال دانشجویی باشد که به مناسبت ۱۶ آذر (روز دانشجو) در رسانه‌ها منتشر شد و در محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور بازتاب گسترده‌ای داشت.

بازپرس مستقر در دادسرای اوین از بهاره هدایت و مجید توکلی خواسته است، انتساب این نامه به خود را طی یک مصاحبه تلویزیونی تکذیب کنند، و گفته که در غیر این‌صورت پرونده‌ی جدیدی با اتهامات مذکور برای آنان تشکیل شده و به دادگاه ارسال خواهد شد.

بهاره هدایت و مجید توکلی که هم‌اکنون یک سال است در زندان به سر می‌برند، از سوی دادگاه، به ترتیب به ۹ سال و نیم و ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

بهاره هدایت از هفته گذشته و به دنبال ممنوع الملاقات شدن خود، دست به اعتصاب غذا زده است. گزارش‌های رسیده از زندان اوین در روزهای گذشته، حاکی از وخامت حال این فعال دانشجویی زندانی دارد، به طوری‌که او بارها به بهداری اوین انتقال یافته است.

Sunday, December 26, 2010

BREAKING NEWS - Security Forces Raid the House of Habibollah Latifi's Father Arresting All Those Present

Sunday December 26th, 2010 - According to HRANA security forces raided the house of Habibollah Latifi's father in Sanandaj at 10:00pm on Sunday, searching the premises, confiscating material and arresting all those present.

According to reports received from locals at around 10:00pm on Sunday night, security forces raided the house of the father of Habibollah Latifi, Kurdish political prisoner sentenced to death. Latifi was originally scheduled to be hanged on Sunday morning, but his death sentence was postponed. After raiding the house, searching the premises and confiscating material, security forces arrested those present.

It is worth mentioning that reports indicate that more than 30 security forces were present at Latifi's father's house. They confiscated a computer and arrested the family members and another individual who happened to be at their residence.

Local witnesses and other unconfirmed sources report that everyone present was arrested and taken to an undisclosed location.  HRANA is further investigating and will provide more details as it becomes available.

Habibollah Latifi is a political prisoner sentenced to death currently incarcerated at the central prison in Sanandaj. His execution scheduled for 6:30am on Sunday December 26th and later postponed was met with strong protest by Iranian citizens both inside Iran and abroad.


Translator's Note: At the time this note was translated, CHRR also reported the arrest of Latifi's family members adding that internet connection is very slow in Sanandaj and it has been very difficult to phone anyone in the city. CHRR adds that the arrest of Latifi's family members is alarming given that his execution scheduled originally for 6:30 am Sunday morning was delayed.   (Source: http://chrr.biz/spip.php?article12286)

هرانا؛ یورش نیروهای امنیتی به منزل پدری حبیب الله لطیفی

دوشنبه 06 دی 1389 ساعت 02:22 |

خبرگزاری هرانا – نیروهای امنیتی در سنندج ساعت 10 شب روز گذشته به منزل پدری حبیب الله لطیفی یورش برده و اقدام به تفتیش منزل و ضبط وسایل کردند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، بنا به گزارشات دریافتی از منابع محلی راس ساعت 22  مورخ 5 دی ماه 89 نیروهای امنیتی به منزل پدری حبیب الله لطیفی زندانی سیاسی محکوم به اعدام که اجرای حکم وی در تاریخ مقرر شده (5 دی ماه) به تعویق افتاده است.یورش برده و ضمن تفتیش منزل به بازداشت ساکنین آن مبادرت کردند.

گفتنی است، نیروهای امنیتی که تعدادشان بالغ بر 30 تن گزارش شده است یک دستگاه کامپیوتر را ضبط و علاوه بر اعضای خانواده، یک شخص که عضو خانواده نبوده است را نیز بازداشت کردند.

شاهدین محلی و همچنین بعضی منابع تایید نشده از بازداشت (تمام) ساکنین منزل و انتقال آنان به نقطه نامعلومی در این رابطه اطلاع میدهند، هرانا به پیگیری موضوع برای اعلام آمار و هویت بازداشت شدگان پرداخته و در این رابطه گزارشات تکمیلی منتشر خواهد کرد.
گفتنی است حبیب الله لطیفی زندانی سیاسی کرد محکوم به اعدامی است که در زندان مرکزی سنندج به سر می برد و مقرر شده بود روز گذشته حکم مرگ وی اجرا شود که این موضوع موجب اعتراضات گسترده مردمی در داخل و خارج کشور شد

Habibollah Latifi's Sister Thanks Iranian Citizens For Their Support Leading to the Postponment of Her Brother's Planned Execution

In a phone interview Habibollah Latifi's sister thanks Iranian citizens for the incredible support that led to the postponement of her brother's planned execution this morning. The latest remarks by Habib Lotfi's sister on behalf of her brother are as follows: 

"Habib asked that we sincerely thank all the citizens who worked so hard on his behalf. He asked that I kiss your hands and your eyes. I want to thank every single one of my beloved country men a...nd women who stayed up with us this past few nights, who supported us and never left our side. It was because you stayed up with us, because you felt our pain, because you contacted us and did everything in your power to help us, it was because of your pressure that Habib was not executed this morning.

Habib's sister continued: "All our efforts are to ensure that not only Habib's death sentenced is overturned but that more importantly the death penalty in general is abolished in Iran. These efforts are not only for Habib but on behalf of all the people of Iran. We ask the people of Iran to therefore protest and not remain silent so that together we can ensure that the death penalty is abolished in Iran. There are so many other individuals on death row. Our goal is to ensure that their sentences are also overturned.

When asked about Habib's physical and psychological condition during their last visit, his sister responded: " He was in great spirits. Today they allowed us a face to face vist at 9 am. Habib was well and asked that we thank all the citizens both in Iran and abroad who worked so hard to make sure that his death sentence did not take place this morning. He said to kiss your hands and eyes on his behalf."


 (Link to phone interview)
http://www.facebook.com/video/video.php?v=188589241154700&oid=113303012686&comments&ref=mf#!/video/video.php?v=188589241154700&oid=113303012686&comments

Arash Sadeghi Student Activist Breaks His Hunger Strike After 17 Days

Sunday December 26th, 2010 - Arash Sadeghi has broken a hunger strike he started 17 days ago protesting being beaten by prison interrogators because of a letter he wrote on the occasion of Student Day (16 Azar).  

According to reports by RHANA, Sadeghi ended up with a number of broken ribs as a result of the severe beatings he received.  Sadeghi began a hunger strike protesting this inhumane behavior on December 10th, 2010 and broke his hunger strike on Saturday night, December 25th when he was transferred back to the general ward at Evin.

Arash Sadeghi was a member of Mousavi's 2009 election campaign and an student activist at Allameh Tabatabai University.  He was arrested on Ashura last year (December 27th, 2009) and sentenced to 5 years prison.

Translator's Note:  In an interview with Rooz Online, Arash Sadeghi, a member of the Islamic Association at Allameh Tabatabai University and an active participant in Mousavi’s 2009 presidential campaign talked about the early morning raid by security officers that led to the heart attack and ultimate death of his mother.   To read the complete interview with Rooz Online refer to the following link: http://www.facebook.com/notes.php?id=1409869442&notes_tab=app_2347471856#!/note.php?note_id=501821421070

Source: Daneshjoo News: http://www.daneshjoonews.com/news/student/4972-1389-10-05-08-09-29.html
آرش صادقی پس از ۱۷ روز اعتصاب غذای خود را شکست

يكشنبه, ۰۵ دی ۱۳۸۹
آرش صادقی پس از انتشار نامه‌ای به مناسبت ۱۶ آذر که منجر به ضرب و شتمش توسط بازجویان شد، دست به اعتصاب غذا زد

به گزارش رهانا، سامانه خبری خانه حقوق بشر ایران، این فعال دانشجویی در پی این ضرب و شتم از ناحیه دنده دچار شکستگی شدید شده بود.م وی در اعتراض به رفتار بازجویان، از ۱۹ آذر دست به اعتصاب غذا زده بود که شنبه شب با انتقال به بند عمومی زندان اعتصاب خود را شکست.

آرش صادقی، عضو ستاد ۸۸ میرحسین موسوی در زمان انتخابات و فعال دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی، درتاریخ ۶ دی۱۳۸۸( روز عاشورا) بازداشت شد و به پنج سال زندان محکوم شده است.
رهانا

Bahareh Hedayat's Physical Condition Deteriorating After One Week On Hunger Strike

Sunday December 26th, 2010 -  Bahareh Hedayat incarcerated student activist who started a hunger strike a week ago protesting the banning of her visitation rights, was transferred to the infirmary at Evin. 

Reports received from Evin prison by Kaleme indicate that in the past few days, as a result of her deteriorating physical condition, Bahareh Heydayat has been transferred to the infirmary at Evin on numerous occasions.  Given that political prisoners are currently banned from telephone calls and Hedayat herself has no visitation rights there is no credible and confirmed news about her physical condition. It is worth mentioning that according to her husband, Hedayat is suffering from gallstones and according to the prison doctors she needs to be operated on.

Last week the families of Bahareh Hedayat and Mahdieh Golroo arrived at Evin prison only to find out that both of these student activists have been deprived of visitation rights.  

According to their cell mates prison officials have not provided any reason for depriving these two political prisoners of visitation rights. It looks as though their recent statements on the occasion of Student Day (16 Azar) receiving much attention by students both inside and outside of Iran may be the reason for this latest move by prison officials. Prison officials have announced that both Bahareh Hedayat and Mahdieh Golroo will be deprived of visitation rights until further notice.

The families of these two student activists approached the prosecutors office inquiring about their condition after an unsuccessful attempt to visit with them in prison.  The officials at the prosecutor's office however did not provide them with any clear answers to their questions.

Bahareh Hedayat and Mahdieh Golroo have been incarcerated for a year and to date have not been granted leave of absence from prison. They have also been deprived of face to face visitation with their families for a long time.

Source: Kaleme: http://www.kaleme.com/1389/10/05/klm-41973/



اوضاع نامساعد جسمی بهاره هدایت پس از یک هفته اعتصاب غذا

یکشنبه, ۵ دی, ۱۳۸۹
چکیده : بهاره هدایت، دانشجوی زندانی که از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوع‌الملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده بود، در پی اوضاع نامساعد جسمی به بهداری منتقل شده است. برخی گزارش‌ها حاکی ار مراجعه مکرر این زندانی سیاسی به بهداری زندان اوین است، اما با توجه به قطع بودن تلفن‌های زندانیان سیاسی و ممنوع‌الملاقات بودن وی، اخبار موثق و تأیید‌شده‌ای در مورد وضعیت سلامتی او در دست نیست.

بهاره هدایت، دانشجوی زندانی که از یک هفته پیش در اعتراض به ممنوع‌الملاقات شدن خود دست به اعتصاب غذا زده بود، در پی اوضاع نامساعد جسمی به بهداری منتقل شده است.

برخی گزارش‌های رسیده از زندان اوین به کلمه، حاکی است که بهاره هدایت در روزهای گذشته بارها در بهداری زندان اوین مشاهده شده است. با این حال با توجه به قطع بودن تلفن‌های زندانیان سیاسی و ممنوع‌الملاقات بودن وی، هیچ‌گونه اخبار موثق و تأیید‌شده‌ای در مورد وضعیت سلامتی او در دست نیست.

این در حالی است که طبق اعلام همسر این فعال دانشجویی، وی در زندان به بیماری سنگ کیسه صفرا مبتلا شده است و طبق نظریه پزشکان حاضر در زندان نیاز به عمل جراحی دارد.

هفته گذشته خانواده‌های بهاره هدایت و مهدیه گلرو با مراجعه به زندان اوین متوجه شدند که این دو فعال دانشجویی به دلایل نامعلوم ممنوع‌الملاقات شده‌اند.

به گفته سایر افراد هم‌بند با این دو زندانی سیاسی، مسئولان زندان دلیلی را برای قطع ملاقات‌های این دو زندانی اعلام نکرده‌اند، اما به نظر می‌رسد پیام‌های این دو فعال دانشجویی به مناسبت ۱۶ آذر که بازتاب گسترده‌ای در میان محافل دانشجویی داخل و خارج از کشور داشت، دلیل ممنوع‌الملاقات شدن آنها باشد.

مسئولان زندان اعلام کرده‌اند که بهاره هدایت و مهدیه گلرو تا اطلاع ثانوی ممنوع‌الملاقات خواهند بود.

گفته می‌شود بهاره هدایت پس از اطلاع از این موضوع، از شنبه هفته گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
خانواده این دو فعال دانشجویی، پس از آنکه موفق به دیدار با عزیزان خود نشدند، با مراجعه به دادستانی، خواهان اطلاع از شرایط آنان شدند. با این وجود، مقامات دادستانی نیز هیچ‌گونه پاسخ روشنی به آنان نداده‌اند.

بهاره هدایت و مهدیه گلرو که یک سال است در زندان به سر می‌برند، تاکنون حق استفاده از مرخصی را نداشته‌اند و مدتهاست که از ملاقات حضوری با خانواده خود محروم هستند.


Tehran Prosecutor "The Shargh Journalists Were Arrested Because They INTENDED to Publish an Article Against the Regime"

Sunday December 6th, 2010 - I decided to translate this piece because although the world is aware of the human rights violations in Iran and the extreme suppression of freedom of speech, we continue to focus on the Nuclear issue. Meanwhile innocent people are arrested, tortured, raped and hanged under all types of pretexts such as colluding against the regime, being a Mohareb (enemy of God), propaganda against the regime, or no reason what so ever. The latest casualties of the Islamic Republic's unjust Judiciary are the Editor in Chief of Shargh Newspaper, Ahmad Gholami, the Head of International Department Farzaneh Roustayi, the Head of the Political Section Keyvan Mehregan and their main investor Ali Khoda bakhsh who were all arrested on Student Day (16 Azar), December 7th, 2010.  Despite the fact that their families have had no news of them for 20 days and 150 well known journalists, writers, translators and literary experts in Iran have written to the head of the Judiciary demanding their release, according to Tehran's prosecutor they were arrested because they "intended" to write/publish against the regime.  Yes, they are behind bars without the right to seek legal council or see their families because they "intended" to write against the regime.  I kid you not. They did not commit this so called vicious crime, but intended to do so. In what other country in the world is journalism considered a crime? People should not be told not to think, not to live, not to breath.We must speak out against such violations of basic human rights, for if we don't we have given up on humanity.

Abbas Jafari Dolatabadi Tehran's prosecutor stated today that the Shargh journalists were arrested on security charges because they were planning on writing an article against the regime and were working on the financial and logistical aspects related to publishing such an article when arrested; all activities that according to Tehran's prosecutor have nothing to do with the profession of journalism.

According to ILNA, during a farewell and referral ceremony for the court supervisor Abbas Jafari Dolatabadi claimed that the aforementioned journalists intended to write an article against the regime and were working on the financial and logistical aspects related to publishing such an article when arrested.  Jafari Dolatabadi stated: "With regards to the six accused, some were arrested by one of our investigating units and the others were arrested by another unit.  As far as I know currently five of the six originally detained are still in custody. Their case file is currently under review."

Dolatabadi also confirmed that the case against Nazanin Khosravi charged with acting against the national security of the country and propaganda against the regime will soon go to trial.

Dolatabadi also made the following statement regarding the accusations against the members of the Vahed Syndicate: "These individuals were arrested a few years ago on security charges. Some have been indicted, while the case file of others is still in the investigation phase."

Source: Kaleme:  http://www.kaleme.com/1389/10/05/klm-42009/

دادستان تهران: روزنامه‌نگاران بازداشتی شرق می‌خواستند علیه نظام اطلاعیه بنویسند

یکشنبه, ۵ دی, ۱۳۸۹

چکیده : روزنامه‌نگاران بازداشت شده روزنامه شرق، مرتکب جرم امنیتی شده‌اند به این معنا که به دنبال اقداماتی بوده‌اند که با کار روزنامه‌نگاری آنها ارتباطی نداردو آنها به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و تدارکات مالی و نظایر آن بوده‌اند.

دادستان تهران درباره اتهام روزنامه‌نگاران بازداشت شده روزنامه شرق، مدعی شد: این افراد مرتکب جرم امنیتی شده‌اند به این معنا که به دنبال اقداماتی بوده‌اند که با کار روزنامه‌نگاری آنها ارتباطی ندارد.

به گزارش ایلنا‏، عباس جعفری دولت‌آبادی در حاشیه مراسم تودیع و معارفه سرپرست دادسرای بعثت، با ادعای اینکه این افراد به دنبال نوشتن اطلاعیه علیه نظام و تدارکات مالی و نظایر آن بوده‌اند، اظهار کرد: این پرونده در حال بررسی است. این متهمان شش نفر بوده‌اند که یک سری از آنها توسط یک نهاد تحقیقاتی دستگیر و برخی دیگر توسط یک نهاد دیگر دستگیر شده‌اند و تا جایی که اطلاع دارم هم‌اکنون پنج نفر از آنها در بازداشت هستند.

همچنین جعفری دولت‌آبادی اتهام نازنین خسروانی را اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام عنوان کرد و گفت: این پرونده به زودی به دادگاه می‌رود.

جعفری دولت‌آبادی در خصوص اتهامات اعضای سندیکای شرکت واحد نیز گفت: این افراد پرونده‌های امنیتی دارند که برخی از آنها در سال‌های گذشته بازداشت شده‌اند و اتهامات آنها بیشتر مربوط به جرائم امنیتی است که یک سری از آنها حکم گرفته و یک سری دیگر نیز پرونده‌شان در مرحله تحقیقات است.


Saturday, December 25, 2010

Habibollah Latifi's Family - "Silence is NOT an Option"

December 24th, 2010 - Habiballah Latifi is scheduled to be executed on Sunday December 26th, 2010. His lawyer, Saleh Neekbakht was only informed of this fact on Thursday December 23rd.  In an interview with Kurdish Perspective, Habiballah's family confirm the news of his scheduled execution and respond to a number of questions.

We first asked Habib's sister, who is under extreme psychological distress to provide us with details on the events of the recent days and how she received the news of her brothers potential execution.  To which she responded:

Mr. Saleh, my brother's lawyer contacted us yesterday. He was very distressed.  He informed us that Habib is to be executed at 6:30am on December 26th, 2010.  He had apparently received the news by fax. Even Mr. Neekbakht was at a loss for words when hearing the news, as his case file had been moving in a positive direction. The truth is, all of us were taken aback and shocked by this news.

Latifi's sister was so distressed that she was unable to continue with the interview.  As a result we continued the interview with his niece. Earlier Mr. Neekbakht had indicated that Latifi's case had been referred to the Amnesty Commission in Tehran for review and that a sentence would not be rendered until further clarification and review by the commission. 

Did the Judiciary officials respond to your request for Amnesty?

Unfortunately the Judiciary officials never forwarded the case to the Amnesty Commission.  The statements by the Judge responsible for the case and the sentence rendered were completely contradictory.

What does his lawyer intend to do in order to prevent the sentence from being executed?  In addition to taking legal action, have you approached the members of the parliament regarding this matter?

Mr. Neekbakht is coming to Sanandaj tomorrow in order to further discuss the matter with Hassan Babai the Judge responsible for this case. Mr. Neekbakht has stated that he will request yet another hearing. We have no hope in the Kurdish representatives in the parliament and as such we have not approached them.  Their is no history of them ever helping anyone under these circumstances.

When was your last visit with Habib? Does he still suffer from a stomach infection?

We were allowed to see him for 15 minutes from behind a cabin on Tuesday. Habib was not aware of the news at the time. Unfortunately as a result of the lack of medical attention in prison, Habib's gum disease has now progress to his stomach. He continues to suffer from this condition.

What is your message to the people of Kurdistan and Iran?

As a representative of Habib's family I request that all citizens, particularly human rights activists and human rights organizations do everything in their power to overturn this sentence.  We must defend every activist that has fought for human dignity. Remaining silent  is NOT an option.  Defending Habib and others sentenced to death, is defending humanity.

Source: http://rawanews.com/detailsf.aspx?=News&ID=3573&Babat=5      



خانواده حبیب الله لطیفی: سکوت جایز نیست
روانیوز

11:16:24/12/2010


قرار است حبیب الله لطیفی، روز یک شنبه اعدام شود. خبری که روز پنج شنبه اول دیماه به صالح نیکبخت، وکیل این زندانی کرد ابلاغ شد.

خانواده حبیب الله لطیفی در مصاحبه با کردیش پرسپکتیو، ضمن تائید این خبر به چند سئوال دیگر نیز پاسخ دادەاند:

ابتدا از خواهر حبیب در باره چگونگی دریافت این خبر و اطلاعات دیگری که احیانا در این باره دارند پرسیدم.
وی که در شرایط نامناسب روحی به سر می برد پاسخ داد:

روز گذشته آقای صالح نیکبخت با ما تماس گرفت و در حالیکه به شدت متاثر بود به ما گفت که قرار است حبیب ساعت 6:30 دقیقه صبح روز یک شنبه، یعنی دو روز دیگر اعدام شود. گویا این خبر از طریق فاکس به ایشان ابلاغ شده بود.
این موضوع حتی برای آقای نیکبخت نیز غیر قابل باور بود، چرا که ظاهرا پرونده روند مثبتی را طی می نمود و هیچ یک از ما اننتظار شنیدن چنین خبری را نداشتیم.

به دلیل شدت نگرانی خواهر حبیب الله لطیفی، وی قادر به ادامه انجام مصاحبه نبود و به همین خاطر دیگر پرسش ها را با خواهرزادەی این فعال کرد مطرح نمودیم.

پیش تر آقای نیکبخت این موضوح را مطرح نموده بود که پرونده جهت رسیدگی در کمیسیون عفو به تهران ارسال شده و تا پیش از روشن شدن این درخواست، حکم اجرا نخواهد شد .

آیا مقامات قضایی به این تقاضا پاسخ داده بودند؟

متاسفانه باید بگویم که این مقامات، پرونده را اصلا به کمیسیون عفو ارسال ننموده بودند، تا در آنجا مورد رسیدگی قرار گیرد.
اظهارات قاضی پرونده و دایرەی اجرای احکام در این باره کاملا متناقض بود.

چه اقداماتی قرار است از سوی وکیل پرونده جهت جلوگیری از اجرای این حکم صورت بپذیرد؟
آیا غیر از وکیل، موضوع را از طریق نمایندگان مجلس پیگیری نمودەاید؟

قرار است فردا آقای نیکبخت به سنندج بیایند و در این باره با قاضی پرونده، آقای حسن بابایی صحبت کنند. ایشان اظهار داشتەاند که مجددا درخواست اعاده دادرسی را مطرح خواهند نمود.

به نمایندگان کرد در مجلس شورای اسلامی هیچ امیدی نداریم که بخواهیم از طریق آنان موضوع را پیگیری نمائیم. چرا که چنین سابقەای در کارنامه آنان وجود ندارد.

آخرین ملاقات شما با حبیب کی بود؟ آیا وی همچنان از بیماری عفونت معده رنج می برد؟

روز سه شنبه توانستیم به مدت 15 دقیقه با او ملاقات کابینی داشته باشیم. حبیب از موضوع خبر نداشت.
متاسفانه عدم مداوای عفونت دندانهای حبیب که در زندان به آن مبتلا شد، عفونت شدید در ناحیه معدەی را به دنبال داشته است.
بیماری که همچنان حبیب را آزار می دهد.

پیام شما در این شرایط، برای مردم کردستان و ایران چیست؟

من به عنوان نماینده خانواده حبیب از تمام مردم خصوصا فعالان حقوق بشر و سازمانهای مرتبط می خواهم که از هیچ تلاشی برای متوقف نمودن اجرای این حکم دریغ نکنند.
سکوت در قبال وضعیت تمام فعالانی که به خاطر دفاع از کرامت انسانها به اعدام محکوم شدەاند جایز نیست.
دفاع آنها از حبیب و دیگر محکومان به اعدام دفاع از انسانیت است

Friday, December 24, 2010

HABIBOLLAH LATIFI THE IRANIAN KURDISH STUDENT WILL BE EXECUTED ON SUNDAY 26 DECEMBER - TAKE ACTION TO HELP HIM

Habibillah Latifi is a 29 years old Kurdish Iranian student who has been sentenced to death following judiciary proceedings that were not in compliance with the international standards of justice since he was repeatedly tortured and was deprived from having his lawyer present in the court room.

We call upon all those who believe in justice and human rights to not remain in silence and help Habibollah by asking the international organizations and the Vatican (since we are in Christmas period) to take action to save life of Habibollah Latifi.

To do this we ask you to send the following text to the following organizations:

Text n. 2 Addressed to international organizations and the Pope

Contacts: haguew@parliament.uk, beatriz.lorenzo@maec.es, michael.spindelegger@bmeia.gv.at, kab.bz@diplobel.fed.be, podatelna@mzv.cz, bernard.kouchner@diplomatie.gouv.fr, guido.westerwelle@auswaertiges-amt.de, gpapandreou@parliament.gr, titkarsag.konz@kum.hu, external@utn.stjr.is, minister@dfa.ie, gabinetto@cert.esteri.it, ministry@mid.ru, registrator@foreign.ministry.se, info@eda.admin.ch, info@mfa.gov.tr, imprensa@planalto.gov.br, pm@pm.gc.ca, sg@un.org, npillay@ohchr.org, stewartkb@state.gov, dcpf@mea.gov.in, benedettoxvi@vatican.va

Subject: Urgent Appeal - Iranian-Kurd Habibollah Latifi will be executed on December 26th

Your Excellency,

I write to you out of deep concern on behalf of 29-year-old Kurdish minority Habibollah Latifi who is reported to be scheduled for execution on December 26, 2010. 

He was arrested in October of 2007 and detained in Sanandaj prison. His trial was held behind closed doors which neither his family, nor his lawyer, were allowed to attend. His death sentence, issued in 2008, was upheld by the Appeal Court in Sanandaj on 18 February 2009. Amnesty International (AI) continues to emphasize that Habibollah is in imminent risk of execution, and has urged Iranian authorities to commute his sentence.

Habibollah Latifi is reported to be in poor physical condition due to torture. He has endured and continues to suffer from bronchitis, breathing problems, broken bones, kidney failure, and torture wounds. Despite these various medical conditions, he has been denied proper medical care.

There are dozens of other religious and ethnic minority prisoners of conscience, mostly from the Kurdish, Baluch, and Arab minorities, who remain on death row today. I understand and recognize the right and responsibility of governments to bring to justice, in conformity with international standards of fair trial, to those suspected of criminal offences.

However, the judiciary system in Iran has been reinterpreting rules and applying severe punishments, including execution, for activities that are not even considered crimes under the Universal Declaration of Human Rights, of which Iran is a signatory. (The specific articles neglected are 10, 18, 19, and 20.)

The IRI’s record of imposing the death penalty is among the worst in the world. With a court system that lacks independence, and is more than ever now under the control of intelligence and security forces, fair trials cannot be guaranteed. 

Many death sentences, including Habibollah Latifi’s, appear to be politically motivated and with a predetermined outcome rather than the result of a fair trial by an independent court, as guaranteed under international law.

Please, do everything in your power to urge the IRI to commute
Habibollah’s politically motivated death sentence. With the integrity of international human rights standards at stake, I plead that you and your government to work with the international community and to use your influence to put an immediate stop to the inhumane use of the death penalty in Iran and save the life of Habibollah Latifi.

Thank you for bringing attention to these concerns.      

Yours Sincerely,


--------------------------------------------------------------------------------------
 For more information:
http://www.iranhumanrights.org/2010/12/halt-imminent-execution-of-kurdish-student-habibollah-latifi/

More than 150 Journalists & Writers Demand the Release of Ahmad Gholami From Prison

Friday December 24th, 2010 - In a letter addressed to Sadegh Larijani, the Head of the Judiciary in Iran, more than 150 writers, translators, journalists, news paper reporters and well known literary figures demanded that Ahmad Gholami, writer and Editor in Chief of Shargh Newspaper be released.

On December 7th, Student Day (16 Azar) more than two weeks ago, security officers arrived at the offices of Shargh a reformist newspaper arresting Ahmad Ghomali Editor in Chief, Farzaneh Roostayi, Head of the International Department and Keyvan Mehregan Head of the Political Services along with Ali Khodabakhsh the main investor in Shargh newspaper.

At the time, it was reported that their arrests were most probably related to the publication of an special insert commemorating Student Day (16 Azar).  Their arrests were later confirmed by Tehran prosecutor Abbas Jafari Dolatabadi who claimed that they had been arrested for "security reasons".

In his latest press conference, Gholam Hossein Mohseni Eje'i spokesperson for the Judiciary stated: "No one has been arrested on charges of being a journalist. These individuals were arrested on charges related to security."

Literary figures such as Simin Behbahani, Monirou Rohani Pour, Leyli Golestan, Abbas Maaroufi, Mahmoud Ostad, Mohammad Abdollah Kousari, Mohammad Ali Sepanloo, Modiya Kaashigar, Babak Ahamadi and Morad Saghafi and political figures such as Ahmad Pournejati and Abbas Abadi were amongst the signatories of the letter addressed to Larijani.

The letter stated: "According to his own account and in our opinion, Ahmad Gholami is a storyteller who happens to be in the profession of journalism. As a journalist, he is known for his fairness, moderation and being apolitical. Incarcerating him, is incarcerating a storyteller who has kept love and faith alive in the hearts of his readers."

The signatories of this letter demanded that the judiciary drop the ambiguous charges against Gholami and release him from prison.

Shargh newspaper was republished on Sunday April 11th, 2010 after being banned from publication for a period of 2 1/2 years.  According to Ahmad Gholami after its republication, Shargh's focus was mainly on cultural and social issues.

This reformist newspaper first banned on August 6th, 2007, was reopened on September 13th, 2009. Prior to being banned in August of 2007, Shargh was closed down once in March of 2004 and yet again in September of 2006.

With its reformist approach, Shargh gained attention and a steadily increasing circulation at a time when subscriptions to other reformist newspapers were on a decline as a result of continuous bans by the government.

Shargh newspaper one of the privately held newspapers with the highest circulation in Iran in the 80s was first published on August 24th 2003 with Mohammad Rahmanian as Editor in Chief and Mohammad Ghochani as Editor.






Source: Radio Farda http://bit.ly/dRmaRS

درخواست بیش از۱۵۰روزنامه نگار و نویسنده برای آزادی احمد غلامی


۱۳۸۹/۱۰/۰۱
بیش از ۱۵۰ نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار، خبرنگار و چهره های حوزه ادبیات، در نامه‌ای خطاب به صادق لاریجانی، رییس قوه قضاییه خواستار آزادی احمد غلامی، نویسنده و سردبیر روزنامه شرق،  شدند.

ماموران امنيتی بیش از دو هفته پیش و در روز شانزدهم آذر، با حضور در روزنامه اصلاح طلب شرق، احمد غلامی ، سردبير، فرزانه روستايی، دبير گروه بين الملل و کيوان مهرگان، دبير سرويس سياسی، به همراه علی خدابخش، سرمايه گذار اين روزنامه را بازداشت کردند.

در آن زمان گفته شده که به احتمال زیاد، چاپ ویژه نامه ای به مناسبت روز دانشجو، روز شانزدهم آذر دلیل دستگیری آن ها بوده است.

عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران هم تایید کرد که این افراد بازداشت شده اند. وی دلیل دستگیری آن ها را «دلایل امنیتی خواند.»

غلامحسین محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه هم در آخرین جلسه مطبوعاتی خود گفت که «هیچ کس به اتهام روزنامه نگاری بازداشت نشده» و دلایل بازداشت افراد، «اتهام های امنیتی» است.



بیشتر بخوانید: 

  • سه روزنامه نگار و سرمايه گذار روزنامه شرق بازداشت شدند
چهره های ادبی مانند سیمین بهبهانی، منیرو روانی پور، لیلی گلستان، عباس معروفی، محمود استاد محمد عبدالله کوثری، محمد علی سپانلو، مدیا کاشیگر، بابک احمدی و مراد ثقفی و نیز چهره های نزدیک به دنیای سیاست چون احمد پورنجاتی و عباس عبدی در میان امضا کنندگان این نامه به چشم می خورند.

در متن این نامه آمده است: «احمد غلامی به زعم ما و نیز به اعتقاد خودش، داستان‌نویسی است که شغلش روزنامه‌نگاری است. او در مقام روزنامه‌نگار نیز همواره به اعتدال، پرهیز از تنش و سیاست‌پیشگی شهره بوده و در بند کردن او، در بند کردن قلم داستان‌نویسی است که همواره بر آن بوده تا عشق و ایمان را در مخاطبانش زنده نگه دارد.»

امضا کنندگان این نامه خواهان رفع ابهام در مورد اتهام احمد غلامی شده و از رییس قوه قضاییه خواسته اند او را آزاد کند.

روزنامه شرق در دوره جديد انتشار خود به گفته احمد غلامی تمرکز روی مسايل فرهنگی و اجتماعی را از رويکردهای اين روزنامه در دوره جديد اعلام کرده بود.

روزنامه «شرق» روز يکشنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۹ پس از پشت سر گذاردن بيش از دو سال و نيم توقيف انتشار سراسری خود را از سر گرفت.

اين روزنامه اصلاح‌طلب که برای آخرين بار در پانزدهم مرداد ماه سال ۱۳۸۶ توقيف شده بود، در روز ۲۴ شهريور ۱۳۸۸ رفع توقيف شده و اجازه انتشار مجدد يافت.

روزنامه «شرق» پيش از آخرين توقيف آن در مرداد ماه سال ۱۳۸۶، يک بار در اسفند ماه سال ۱۳۸۲ و بار ديگر در شهريور ماه سال ۱۳۸۵ نيز طعم توقيف را چشيده بود.

روزنامه «شرق» با رويکرد اصلاح‌طلبانه خود در دوره‌ای که روزنامه‌های اصلاح‌طلب به دليل توقيف‌های پی‌درپی رو به افول نهاده بودند، به سرعت مورد توجه خوانندگان قرار گرفته و به تدريج شمارگان آن افزايش يافت.

روزنامه شرق که از آن به عنوان پرتيراژ ترين روزنامه بخش خصوصی در ايران در دهه هشتاد خورشيدی نام برده می‌شود، نخستين بار در روز دوم شهريور سال ۱۳۸۲ به مديرمسوولی محمد رحمانيان و سردبيری محمد قوچانی منتشر شد

Sunday, December 19, 2010

BREAKING NEWS - Abolfazl Tabarzadi a Relative of Heshmatallah Tabarzadi Arrested

Sunday December 19th, 2010 -According to reports by the Public Relations arm of Iran's Democratic Front Party, Abolfazl Tabarzadi, a relative of Heshmatallah Tabarzadi, the Head of the Democratic Front of Iran Party was arrested this morning, Sunday December 19th, 2010 at his father's house in the city of Ahvaz.

Reports indicate that at 8:00am this morning, ten security officers raided the residence of Abolfazl Tabarzadi's father and arrested Abolfazl Tabarzadi taking him to an undisclosed location.  It is worth mentioning that Tabarzadi had indicated previously that security forces intend to arrest him in order to put a stop to his inquiry into the case file of Heshmatallah Tabarzadi, the incarcerated head of the Democratic Front of Iran Party.

Given that securtiy officers have informed Tabarzadeh's family members that Abolfazl had connections to the Mojahedin Khalgh (MKO) it looks as though the government is seeking to build a heavy case against him.

Source: DaneshjooNews http://daneshjoonews.com/news/politics/4828-1389-09-28-14-30-33.html

ابوالفضل طبرزدی بازداشت شد


يكشنبه, ۲۸ آذر ۱۳۸۹

ابوالفضل طبرزدی، از نزدیکان حشمت‌الله طبرزدی، دبیر کل جبهه دموکراتیک ایران صبح امروز، ۲۸ آذر ماه، در منزل پدری اش در اهواز بازداشت شد .

به گزارش روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران، پس از حمله 10 مامور امنیتی به منزل پدری ابوالفضل طبرزدی در ساعت 8 صبح امروز 28 آذرماه، او دستگیر و توسط ماموران امنیتی به نقطه نامعلومی منتقل شد.

ابوالفضل طبرزدی پیش‌تر گفته بود که به دلیل پیگیری پرونده حشمت الله طبرزدی، دبیر کل زندانی جبهه دمکراتیک ایران، تحت تعقیب قرار دارد و ماموران امنیتی با بازداشت او می‌خواهند پیگیری پرونده مهندس طبرزدی را مختل کنند.

ماموران امنیتی به خانواده طبرزدی گفته اند که ابوالفضل با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط است و از این رو به نظر می رسد نهادهای امنیتی می خواهند پرونده سنگینی برای او بسازند.

روابط عمومی جبهه دموکراتیک ایران

BREAKING NEWS - Hadi Heydari, Fatemeh Arab Sorkhi and Mohammad Shafii & Ali Reza Taheri Arrested Today

Sunday December 19th, 2010 - According to reports by Jaras, Haadi Heydari, Fatemeh Arab Sorkhi and Mohammad Shafii and Ali Reza Taheri were summoned to the prosecutor's office at Evin prison today and subsequently arrested.

It has been reported that after confirming their arrests, prison officials stated "the intent to hold a number of meetings" as one of the charges against them.

It is worth mentioning that Hadi Heydari a Caricaturist was the Art Director at Etemad Meli Newspaper closed in November of last year.  Heydari was arrested previously during a prayer ceremony for the release of all political prisoners.  It was also reported that security agents raided Fatemeh Arab Sorkhi's residence last month.  Arab Sorkhi is a young reformist. During the raid of her residence, security forces confiscated her computer, passport, personal photos, manuscripts and personal belongings and served her with a court document summoning her to the prosecutor's office.

Mohammad Shafii also arrested is a member of the Youth Branch of the Participation Front and Ali Reza Taheri is a movie director and member of the same party.

Source: Jaras http://www.rahesabz.net/story/29419/
بازداشت هادی حیدری، فاطمه عرب سرخی، محمد شفیعی و علیرضا طاهری

جرس: هادی حیدری، فاطمه عرب سرخی، محمد شفیعی و علیرضا طاهری امروز در پی احضار به دادسرای مستقر در اوین و مراجعه به آنجا بازداشت شدند.

به گزارش جرس، ماموران زندان با تایید خبر بازداشت این افراد، "برنامه‌ریزی برای برگزاری برخی از جلسات" را یکی از اتهامات آنان عنوان کردند.

گفتنی است هادی حیدری ‌کاریکاتوریست و مدیر هنری روزنامه‌ اعتماد ملی است که پیش از این در آبان ماه سال گذشته، در جریان حمله ماموران امنیتی به مراسم برگزاری دعای کمیل برای آزادی زندانیان سیاسی بازداشت شده بود.
همچنین ماموران انتظامی ماه گذشته به منزل فاطمه عرب سرخی از جوانان اصلاح طلب یورش برده و کامپیوتر، پاسپورت، عکس، دست نوشته‌ها و وسایل شخصی او را با خود بردند. ماموران در همان روز احضاریه را برای حضور در دادسرا به وی ارائه کردند.


محمد شفیعی عضو شورای شاخه جوانان مشارکت مرکز و محمد طاهری نیز کارگردان و عضو شاخه جوانان این حزب است.
 اخبار تکمیلی متعاقبا ذکر خواهد شد

Saturday, December 18, 2010

MUST READ - Mohammad Nourizad's Family Address the Supreme Leader in a Bold Letter

Saturday December 18th, 2010 -  It has been days since there has been any news of Mohammad Nourizad; days since the three minute trial in which he was insulted and his prison sentence increased. With no one else to turn to, Nourizad's family have now written a letter to Ayatollah Khamenei, the Supreme Leader, referencing a young girl who long ago had the courage to stand up and criticize him in his presence. Although the young girl's action at the time met with criticism from those close to the Supreme Leader, she nevertheless received a direct response from the Supreme Leader on that day. In a letter to Khamenei, Nourizad's family told the Supreme Leader of an Ashura in which security agents humiliated and removed the hijab from the head of Mrs. Nourizad, on a day of  mourning with Zeynab, dragging her away on the floor into Evin prison.  Will their oppressed and silenced voices be heard this time?
 
The content of the letter sent to the Supreme Leader by Nourizad's family was provided to Kaleme and is as follows:

In the name of the loving and merciful God,

To the Supreme Leader of the Islamic Republic of Iran,

We write to you today because even though we have exhausted all legal avenues and procedures with regards to the arrest and detention of Mohammad Nourizad, we are wounded at a loss for words, our questions still unanswered. We would have liked to have addressed you as "father", but given the difficult circumstances we have endured and continue to endure, we come to you like all ordinary citizens, hoping to find some relief for our endless pain.

Mr. Khamenei, do you recall a young girl with trembling hands who approached you so many years ago amidst a large crowd of citizens who looked at you lovingly? She said: "Sir, I'm not sure how to address you. Some refer to you as my as my Imam Ali, others call you Seyed, Moghtada or Supreme Leader. How should I address you?" You responded: "Call me Khamenei" The young girl said: "Mr. Khamenei, I am here to criticize you, but I wish for you to read this letter yourself rather than give it to the two men present here, because they don't want anyone to criticize you."  You looked at her endearingly, took the folded letter from her hand and placed it under your cloak. You left without realizing what the security agents and the brothers present did to this young girl. She shivered and cried while being interrogated, but in her heart she was glad because Mr. Khamenei had said he would read her letter.

Mr. Khamenei, the young girl had written the following in her letter: "... On the day of the Qods demonstrations, I heard your speech on the national television station [Seda Sima]. I recall you speaking of Imam Ali, of those who were never phased by long periods of worship, those whom at the peak of power and bitter moments of isolation were hospitable to the orphans and never broke anyone's heart. I recall a man standing up. It looked as though he had a letter for you and yet you bitterly ignored him in front of thousands of people.  May God forgive me if I insult you in any way. My intention is not to insult, but rather to ask one question.  Perhaps it was not the best of circumstances for this person to approach you, but he will for ever feel as though he has been excluded and ignored by the Supreme Leader and the Islamic government. This man's only error was his bad timing and loud voice.  Please excuse me for saying this, but you erred in your role as the Guardian of the Islamic Jurist and while speaking of Imam Ali..." The young girl then stated without any particular reason at the end of her letter: " I don't view you as Mehdi, the last Imam. Even though my letter was addressed to the Office of the Supreme Leader, there is no procedure in place to make sure that letters actually reach you..."

Mr. Khamenei, we realize that you receive many letters. We are aware that you frequently receive complaints, cries and pleadings by post, but only a few have actually succeeded in receiving responses to their letters.  With her courageous act, however, this young lady became a part of our history. She had presented a simple, direct and bold criticism that was surprisingly answered. Your response to her was as follows: " My dear young girl, I thank you for your note and hope that God will forgive all of us for our numerous small and large mistakes. I provide no defense against the issues you have reminded me of in your letter. At times, because of their bitter tone, the narrators become less aware than those who are listening to them speak. In this case, we must all ask almighty God to correct the speaker of these words and if possible point her in the right direction.  As such, I too ask almighty God for your happiness and success."

Mr. Khamenei, that young girl no longer has the opportunity to boldly address you as she did in the past and say: "Mr. Khamenei, I would like to criticize you. A year has past since Mohammad Nourizad, the father of that young girl, was incarcerated as a result of criticizing you.  His family have been deprived of the right to see him and the right to hear his voice. The honorable and beloved security agents have treated his wife and children with such grace and kindness showing no respect for the words they expressed in their numerous letters describing their difficult circumstances.

Mr. Khamenei, we have been told that you too have spent many days in prison; that you too have shivered in the cold prison cells and cried as a result of being alienated from your family.  Perhaps when you were in prison you heard about dry hunger strikes. Mohammad Nourizad has been on one of these dry hunger strikes for more than a week.  He has not eaten nor has he drank anything in one week.  Like every other family experiencing such a nightmare, we have done everything in our power to find out about his well being.  We have written to the judicial authorities and visited religious scholars, all with the hope that someone will provide us with the opportunity to hear his voice and relieve us from our never ending worry and pain.

Mr. Khamenei, the religious scholars asked us to resort to patience.  At noon on Ashura, with dry lips and broken hearts we sat in front of Evin prison and as per the request of security agents quietly prayed on the sacred day of Ashura.  Suddenly out of no where our honorable plain clothes brothers showed up, interrupted our prayers, removed our hejab and began beating us. Only God is witness to what they did to us and what happened at noon on Ashura! The image of our mother being dragged on the street while whispering "hail to Zeynab" remains vivid in our minds. 

Mr. Khamenei, our mother was admitted to the ICU as a result of these heinous and cowardly acts and our family who was now without a mother and a father mourned the night of Ashura in tears, consoling each other and mending our wounds.

Mr. Khamenei, we only wish that when they beat and arrested the wife and children of Mohammad Nourizad, when they interrogated them and finally released them, that they had at least provided them with information on his condition, or at lease referred them to an entity or individual accountable for responding to their unanswered questions. 

Mr. Khamenei, we will not address you as "father" like we address our own father Mohammad Nourizad. With your permission we will address you by your name and refer you to a heart broken mother, an old and hard working father, a veteran brother, a wounded spouse in poor health and children that have been left wondering and without answers. They still don't know who to turn to nor do they know who is responsible for their bruised and battered bodies and souls.

We seek refuge in the God of freedom,

The Nourizad Family
Saturday 18th December, 2010 

Source: Kaleme: http://www.kaleme.com/1389/09/27/klm-41257/


به نام خدای هرچه مهربانی؛ هرچه خوبی

رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران

این‌که امروز از پس این‌همه حادثه، خطاب به شما دست به قلم برده‌ایم، تنها به این خاطر است که تمام راه‌های قانونی و مجراهای مرتبط را طی کرده و سرگردان و زخم‌دیده و بی‌پاسخ مانده‌ایم.

دوست داشتیم بی‌پرده و بی‌واهمه شما را “پدر” خطاب می‌کردیم اما در این شرایط بحرانی که بر ما رفته و می‌رود، ترجیح‌ دادیم هم‌چون معمولی‌ترین عضو جامعه، نامه‌ای برای شما بنویسیم؛ مگر که این درد بی پایان ما، اندک تسکینی یابد.

آقای خامنه‌ای



نامه خانواده محمد نوری زاد به رهبری

شنبه, ۲۷ آذر, ۱۳۸۹

چکیده : علما ما را به توسل فراخواندند و صبوری. ما نیز ظهر عاشورا با لبی تشنه و قلبی ترک‌خورده مقابل اوین نشستیم و - حتی به توصیه‌ی ماموران - با صدای آرام زیارت عاشورا خواندیم. ناگهان در مقابل چشمان حیرت‌زده ی ماموران انتظامی، برادران شریف و بزرگوار لباس شخصی، بی‌هیچ کلامی، دعا از ما ربودند و حجاب از سر ما کشیدند و بر سر و دست ما تا توانستند، نواختند و تنها خدا شاهد است که در ظهر عاشورا، چه کردند با ما... تنها چیزی که در خاطرمان مانده، صحنه‌ی کشیده‌شدن بدن مادرمان بر روی زمین است، درحالیکه زمزمه ی زیر لبش یا زینب بود.


کلمه: روزهاست که از محمد نوری زاد خبری نیست. زندانبان صراحت و او را خوش نداشته است. او را توهین و تحقیر کرده و در دادگاه سه دقیقه ای حکم بر حکم او افزوده است.

حالا خانواده محمد نوری زاد پرچم زینب (س) را در دست گرفته اند. نامه ای خطاب به رهبری نوشته اند.
آنها در نامه از دخترکی کوچک گفته اند که روزی در نزد رهبری برخاست و با صراحت از او انتقاد کرد. اگر چه مورد بازخواست شدید اطرافیان رهبری قرار گرفت اما آنروز توانست پاسخی در خور از رهبر بگیرد.

آنها اما دوباره از عاشورایی نوشتند که ماموران حجاب از سر ناموس نوری زاد برداشتند انها را زدند و مادری که ذکر یا زینب بر لب داشت را بر روی خاک کشیدند و بردند.

آیا صدای مظلومان به جایی خواهد رسید؟
متن نامه خانواده محمدنوری زاد خطاب به رهبری را که در اختیار کلمه قرار گرفته است پیش روی شماست:

به نام خدای هرچه مهربانی؛ هرچه خوبی

رهبر معظم جمهوری اسلامی ایران

این‌که امروز از پس این‌همه حادثه، خطاب به شما دست به قلم برده‌ایم، تنها به این خاطر است که تمام راه‌های قانونی و مجراهای مرتبط را طی کرده و سرگردان و زخم‌دیده و بی‌پاسخ مانده‌ایم.

دوست داشتیم بی‌پرده و بی‌واهمه شما را “پدر” خطاب می‌کردیم اما در این شرایط بحرانی که بر ما رفته و می‌رود، ترجیح‌ دادیم هم‌چون معمولی‌ترین عضو جامعه، نامه‌ای برای شما بنویسیم؛ مگر که این درد بی پایان ما، اندک تسکینی یابد.

آقای خامنه‌ای

یادتان هست سال‌ها پیش، در میان انبوه جمعیتِ ولایت‌مدار و نگاه پر مهر برادران، دختری کم سن و سال با دستی لرزان به شما نزدیک شد و گفت: “آقا! من نمی‌دانم شما را چه صدا بزنم. یکی شما را مولای من خطاب می کند، دیگری شما را سیّد و مقتدا می خواند و آن یکی: رهبر” و شما گفتید: “بگو خامنه‌ای!” دخترک گفت: “آقای خامنه‌ای، من از شما انتقاد دارم ولی می‌خواهم خودتان این نامه را بخوانید و به این دو آقا ندهید. چون آنها نمی‌خواهند کسی از شما انتقاد کند!” شما با مهر کاغذ تا شده‌اش را گرفتید و زیر عبا گذاشتید. شما رفتید و ندانستید که ماموران و برادران، دخترک را با آن که کم سن و سال بود، بسیار مواخذه کردند. دخترک می‌لرزید و می‌گریست و سوال و جواب می‌شد، اما در دلش خوشحال بود که آقای خامنه‌ای گفته است نامه را می‌خواند.

آقای خامنه ای!

دخترک در نامه اش گفته بود: “…در روز راهپیمایی روز قدس، سخنرانیِ شما را از صداوسیما مشاهده می‌کردم. یادم است شما از علی(ع) و صاحبِ قلم صحیفه، سخن گفتید. از کسانی‌که عباداتِ طولانی‌شان به نظرشان نمی‌آمد، در اوج قدرت، و در لحظات تلخ انزوا، یتیم‌نوازی می‌کردند و دل کسی را نمی‌شکستند… در این میان یادم هست که مردی بلند شد، مثل اینکه نامه‌ای داشت؛ و شما چقدر تلخ او را در انظار هزاران هزار شکاندید. خدا من را ببخشد اگر تهمتی بر شما بزنم. قصدم توهین نیست؛ یک سوال است. این درست که شاید شما یا آن شخص در شرایط بدی بوده‌اید، اما آن فرد تا آخر عمر، خود را از ولایت، طردشده می‌داند. آن مرد اشتباهش یک صدای بلند و برخاستنِ بی‌جا بود؛ مرا ببخشید اما شما اشتباهتان در مقام ولایت اسلامی بود و آنجا که سخن از علی(ع) می‌رفت…” و حتی در ادامه‌ی نامه، بی‌دلیل نوشته بود: “من شما را علی زمان نمی‌دانم!” نوشته بود: “اصل نامه به فلان شماره، به دفتر رهبری ارسال شد ولی روال، بر رساندن این‌گونه نامه‌ها به شما نیست!”

آقای خامنه‌ای

برای شما زیاد نامه می‌نویسند. برای شما به‌وفور گله و شکایت و ناله و التماس دعا پست می‌شود، ولی کمتر کسی‌ست که توانسته‌باشد از شخص شما پاسخی دریافت کند. دخترک اما این اتفاق معدود تاریخی را به نام خودش ثبت کرد. او انتقادی صریح و بی‌پروا و بی‌واسطه کرده بود. انتقادی که پاسخ داده شد و عجیب که مخاطب، آن را پذیرفته بود؛
پاسخ شما این‌چنین بود: “دختر عزیزم، از تذکر شما خرسند و متشکرم و امیدوارم خداوند همه‌ی ما را ببخشد و از خطاهای کوچک و بزرگ ما که کم هم نیستند، درگذرد. من در بابِ آنچه شما یادآوری کرده‌اید، هیچ دفاعی نمی‌کنم؛ گاهی گوینده از تلخیِ لحن خود، به قدر شنونده آگاه نمی‌شود و در این موارد، همه باید از خداوند متعال بخواهند که آن گوینده را متوجه و اصلاح کند و اگر ممکن شود به او تذکر دهند. توفیق شما را از خداوند متعال مسئلت می‌کنم…”

آقای خامنه ای!

آن دختر، امروز دیگر اقبال گذشته را ندارد تا از رصد عزیزان بگذرد و بی‌ترس صدایتان کند: “آقای خامنه‌ای! من از شما انتقاد دارم!”
اکنون حدود یک‌سال است که محمد نوری‌زاد، پدر آن دخترک، به خاطر انتقاد از شما در زندان است. خانواده‌اش حق دیدار و شنیدن صدای او را ندارند. ماموران شریف و عزیز، همسر و فرزندان او را مورد الطافی قرارداده‌اند که حریم قلم، شرح ماوقعشان را برنمی‌تابد. چندین‌بار او را محکوم کرده‌اند، بی‌آنکه حتی سخنانش را بررسی کنند و در آخر او را “مزدور اجنبی” خواندند.

آقای خامنه‌ای!

شنیده‌ایم که شما روزهای زیادی را در زندان گذرانده‌اید. از سرمای آن‌جا بر خود لرزیده و از دوری عزیزان خود اشک ریخته‌اید. در آن‌جا شاید عنوان “اعتصاب غذای خشک” به گوشتان خورده باشد. حالا، محمد نوری‌زاد بیشتر از یک‌هفته است که در اعتصاب غذای خشک به سرمی‌برد. یعنی نه آبی می‌نوشد و نه غذایی می‌خورد.

ما تمام این روزها، هم‌چون همه‌ی کسانی که سلامتی عزیزشان را در خطر می‌بینند، هر مسیری را که به ذهنمان ‌رسید، پیمودیم تا مگر از حال او خبری به‌دست ما رسد. به مسئولین مربوطه، نامه نوشتیم و به دیدار علمای دینی رفتیم تا شاید کسی بتواند امکان شنیدن صدای او را برای ما فراهم کند و ما را از این‌همه بی‌خبری و نگرانی برهاند.

آقای خامنه‌ای!

علما ما را به “توسل” فراخواندند و “صبوری”. ما نیز ظهر عاشورا با لبی تشنه و قلبی ترک‌خورده مقابل اوین نشستیم و -حتی به توصیه‌ی ماموران- با صدای آرام زیارت عاشورا خواندیم. ناگهان در مقابل چشمان حیرت‌زده ی ماموران انتظامی، برادران شریف و بزرگوار لباس شخصی، بی‌هیچ کلامی، دعا از ما ربودند و حجاب از سر ما کشیدند و بر سر و دست ما تا توانستند، نواختند و تنها خدا شاهد است که در ظهر عاشورا، چه کردند با ما… تنها چیزی که در خاطرمان مانده، صحنه‌ی کشیده‌شدن بدن مادرمان بر روی زمین است، درحالیکه زمزمه ی زیر لبش “یا زینب” بود…

آقای خامنه‌ای!

مادر ما بر اثر برخورد شنیع و ناجوانمردانه‌ی عزیزان، بلافاصله در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد. و ما، خانواده‌ای که حالا نه مادر داشت و نه پدر، شام غریبان را اشک ‌ریختیم و زخم یک‌دیگر را مرهم کردیم.

آقای خامنه‌ای!
کاش زمانی‌که همسر و فرزندان و خواهران محمد نوری‌زاد را می‌زدند و می‌بردند، یا وقتی از آنها بازجویی می‌کردند، و یا حتی زمانی‌که شبانه رهایشان کردند، دست‌کم خبری از حال و روز وی به خانواده‌اش می‌دادند یا نهاد و مرجع پاسخ‌گویی را معرفی می‌کردند.

آقای خامنه‌ای!

ما شما را مثل محمد نوری زاد، “پدر” خطاب نمی‌کنیم. شما را با اجازه‌ی خودتان به نام می‌خوانیم، و به دل شکسته‌ی مادر و پدری پیر و زحمتکش، برادری جانباز، همسری زخمی و بیمار و فرزندانی سرگردان و بی‌پناه ارجاع می‌دهیم که امروز حتی نمی‌دانند چه کسی مسئول است و کدام گناه نکرده، جسم و روحشان را کبود کرده است.

در پناه خدای آزادی

خانواده‌ی محمد نوری‌زاد- شنبه ۲۷ آذر

Friday, December 17, 2010

Tehran Prosecutor Claims that Mohammad Nourizad is in Good Health & Confirms the Arrests of Two "Shargh" Journalists

Friday December 17th, 2010 - According to reports by ISNA Tehran prosecutor, Abbas Jafari Dolatabadi dismissed  claims regarding Nourizad's deteriorating health stating: "He is in good physical condition and health."

Given Jafari Dolatabadi's claim that Nourizad is in good health, it is unclear why his family has not been given permission to visit with him. Particularly as the general public and Nourizad's family are very concerned for his well being given that he was transferred to the hospital on the seventh day of his dry hunger strike.

Jafari Dolatabadi also confirmed the arrests of two journalists Tabatabai and Farji, both with the publication "Shargh", stating that investigation into their files is ongoing. The two aforementioned journalists were arrested prior to the start of the Muharram holidays and it is unclear why the prosecutor decided to finally confirm their arrests on the afternoon of the last day before the start of the holidays.

During his interview with ISNA, Jafari Dolatabadi once again referred to the opposition leaders as "heads of the sedition" stating that their eventual trial and prosecution is under review by the judiciary and will take place at the "appropriate time".

Source: http://www.kaleme.com/1389/09/27/klm-41182

دادستان تهران: حال نوری‌زاد خوب است؛ اما …

شنبه, ۲۷ آذر, ۱۳۸۹
چکیده : دادستان عمومی و انقلاب تهران با رد برخی ادعاها در مورد محمد نوری‌زاد گفت: وضعیت جسمی وی خوب و مناسب است! مشخص نیست با توجه به حال خوب آقای نوری زاد طبق گفته‌ی آقای جعفری دولت آبادی، دلیل ممانعت از ملاقات وی با خانواده‌اش چیست. خصوصا با توجه به اینکه در پایان هفتمین روز اعتصاب غذای خشک و با توجه به انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان، افکار عمومی و به خصوص خانواده نوری زاد نسبت به سلامتی او ابراز نگرانی کرده‌اند.

خبرگزاری ایسنا نوشت: دادستان عمومی و انقلاب تهران با رد برخی ادعاها در مورد محمد نوری‌زاد گفت: وضعیت جسمی وی خوب و مناسب است!

اما مشخص نیست با توجه به حال خوب آقای نوری زاد طبق گفته‌ی آقای جعفری دولت آبادی، دلیل ممانعت از ملاقات وی با خانواده‌اش چیست. خصوصا با توجه به اینکه در پایان هفتمین روز اعتصاب غذای خشک و با توجه به انتقال این زندانی سیاسی به بیمارستان، افکار عمومی و به خصوص خانواده نوری زاد نسبت به سلامتی او ابراز نگرانی کرده‌اند.

عباس جعفری دولت‌آبادی همچنین دستگیری دو خبرنگار روزنامه شرق به نام‌های طباطبایی و فرجی را تایید کرد و به ایسنا گفت که تحقیقات از آن‌ها ادامه دارد.

این دو خبرنگار، در روزهای قبل از تعطیلی هفته گذشته بازداشت شده‌اند و مشخص نیست چرا جناب دادستان، مسئولیت بازداشت آنها را در عصر آخرین روز تعطیلات پذیرفته است.

عباس جعفری دولت‌آبادی در ادامه مصاحبه‌اش با ایسنا، بار دیگر منتقدان دولت مستقر را سران فتنه نامید و تعقیب و محاکمه آنها را “یک مطالبه عمومی مورد توجه قوه قضائیه” توصیف کرد، اما آن را به “زمان مقرر” موکول کرد

Thursday, December 16, 2010

Zahra Rahnavad Requests that 5 Political Prisoners End their Hunger Strike

Wednesday December 15th, 2010 - In a short note addressed to Nasrin Sotoudeh, Reza Shahabi, Gholam Hossein Arashi and Arash Sadegh, Zahra Rahnavard, writer and university professor requested that they put an end to their hunger strike. Rahnavard made a similar request of Mohammad Nourizad when visiting his family earlier this week. 

The complete content of Rahnavard's note is as follows:

To my brave, proud friends Nasrin Sotoudeh, Reza Shahabi, Gholam Reza Arashi, Mohammad Nourizad and Arash Sadeghi, I salute you magnanimous warriors.

Your resistance is an example to the brave children of our nation.  You epitomize resistance against the part of the establishment that seeks to demonstrate its sovereignty through beatings, imprisonment and torture while ignoring your cries for freedom.

Our nation has heard your cries for freedom and we are aware of the role you have played in creating awareness. Today your presence has become a threat to a regime that rules through intimidation and fear.

On behalf of myself and a number of families of the political prisoners in prison who are themselves are symbols of the Hosseini resistence, I ask that you please put an end to your hunger strike knowing fully well that our people have heard your message and that the dawn of freedom is near.

Source: Kaleme http://www.kaleme.com/1389/09/24/klm-40987  

متن کامل این یادداشت به شرح زیر است :ا

«دوستان سرافراز و دلیر خانم نسرین ستوده، آقایان رضا شهابی، غلامحسین عرشی، نوری زاد و آرش صادقی، ای آزادگان سلحشور! سلام و درود برشما به پاس صبر جمیلتان.ا

مقاومت و پایداریتان الگویی است برای ملت و فرزندان رشید ایران.الگوی مقاومت در برابر آن بخشی از حاکمیت که استقرار خود را در زدن ، بستن، زندان کردن و شکنجه دادن می داند و صدای رسای آزادگی و سختی های شما را نمی شنود .ا

اما نقش آگاهی بخش و آزادی آفرین رفتار ومقاومت شما را ملت شنیده است و امروز به همان گنج بی بدیلی دست یافته که حاکمیت قلدر از آن وحشت دارد . آگاهی، شناخت و سامان دهی آرمانهای بلند آزادی و دمکراسی همان گنج جاودانی است که امروز مردم به آن نایل شده اند .ا

اکنون ازجانب خود و همین طور جمع زیادی از خانواده های زندانیان سیاسی که خود نماد مقاومت زینب گونه نهضت حسینی هستند از شما خواهش می کنم با اطمینان به اینکه پیام شما را مردم دریافت کرده اند به اعتصاب غذای خود پایان دهید و امیدوار باشید که صبح آزادی نزدیک است .»ا

Nasrin Sotoudeh Transferred to Evin's Infirmary, Mohammad Nourizad Hospitalized & 3 Others in Dire Physical Condition

Thursday December 16th, 2010 - According to reports received from Evin prison, Nasrin Sotoudeh, human rights lawyer on a dry hunger strike was transferred to Evin's infirmary as a result of her rapidly deteriorating health condition. This is the third time Sotoudeh has started a hunger strike in the 100 days she has been incarcerated. Even though Sotoudeh's physical health is dire as a result of her dwindling strength she has refused to end her hunger strike.
Based on the latest reports from Evin prison, Reza Khandan, Sotoudeh's husband and her two children are extremely worried for her well being. To make matters worse, as a result of the Muharram holidays they have not been able to reach the judicial authorities to inquire about her condition. 

According to reports received by Kalame, Nima Nasrin Sotoudeh's three year old toddler continues to ask about his mother's whereabouts and does not understand why his sister and father are so worried. Sotoudeh's daughter Mehrabeh who herself is only twelve years has been consoling her three year old brother these days.

Arash Sadeghi, graduate student of philosophy at Alameh Tabatabai university and Gholam Hossein Arashi who had both protested last years election results are two other prisoners currently on hunger strike at Evin and in dire physical condition.  Arashi's family who live in the city of Karaj are very concerned for their son's well being and have no one to turn to given that all government offices are closed for the Muharram holidays.

Gholam Hossein Arashi is one of the less known prisoners arrested after the rigged elections.  Arashi was one of the 16 prisoners at Evin's ward 350 who went on a two week hunger strike in the month of August protesting the unacceptable prison conditions.  Arashi was arrested on February 6th last year and has endured very difficult conditions in ward 209 and ward 240 at Evin prison.

It is also reported that the physical conditions of Reza Shahbani imprisoned laborer and Mohammad Nourizad imprisoned movie director and journalist both also currently on a hunger strike has also deteriorated. Nourizad who reportedly suffered from gastric bleeding was transferred to the hospital. Reza Shahbani whose physical condition has deteriorated considerably is still on a hunger strike but is now drinking water. The officials have yet to respond to his complaints regarding the lack of attention to his case file. 



نسرین ستوده به دلیل وخامت حالش به بهداری زندان منتقل شده است


طبق اخبار رسیده از زندان اوین به کلمه نسرین ستوده، وکیل دادگستری که در اعتصاب غذای خشک به سر می برد، به دلیل وخامت حالش به بهداری زندان منقل شده است.ستوده حاضر به شکستن اعتصاب غذایش نیست.

این سومین باری است که ستوده در صد روز بازداشتش دست به اعتصاب غذا می زند و این بار با توجه به تحلیل رفتن قوای جسمانی اش، وضعیت بسیار خطرناکی را پشت سر می گذارد .

رضا خندان همسر ستوده و دو فرزند خردسالش به شدت نگران حال او هستند چرا که اخبار رسیده از زندان اوین بسیار نگران کننده است اما به دلیل تعطیلات رسمی هیچ یک از مسوولان قضایی نیز در این باره پاسخگو نیستند .

به گزارش خبرنگار کلمه، نیمای سه ساله فرزند نسرین روزها است که مادرش را ندیده و هر لحظه منتظر بازگشت اوست، او اضطراب پدر و خواهرش را نمی فهمد و مدام می پرسد مادر کی باز می گردد ؟مهراوه که فقط دوازده سال دارد.این روزها نیمای کوچک را آرام می کند .

آرش صادقی، دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و غلامحسین عرشی،از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری از دیگر اعتصاب کنندگان زندان اوین هستند که وضعیت جسمانی بسیار نامناسبی دارند اما مسوولان زندان اوین بی توجه به خواسته هایشان، آنها را در سلول هایشان رها کرده اند .غلامحسین عرشی که مبتلا به دیسک کمر است با شرایط جسمانی بسیار نامناسب در اعتصاب غذا به سر می برد .

خانواده عرشی که در شهر کرج زندگی می کنند درباره وضعیت او بسیار نگرانند و در این شرایط دشوار با توجه به تعطیلی همه نهادهای رسمی نمی دانند باید چه کنند.

غلامحسین عرشی از زندانیان گمنام حوادث پس از انتخابات است . او یکی از زندانیانی بود که در مرداد ماه امسال نیز همراه ۱۶ زندانی دیگر بند ۳۵۰ دست به اعتصاب غذا زد .این زندانیان در اعتصاب غذایی دو هفته ای به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ زندان اوین اعتراض کردند .

او که ۱۷ بهمن ماه سال گذشته بازداشت شد، روزهای زیادی را تحت شدید ترین فشارها در بند های ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین به سر برد .

گفته می شود رضا شهابی، کارگر زندانی و محمد نوری زاد کارگردان سینما و روزنامه نگار نیزاز دیگر اعتصاب کنندگان زندان اوین هستند که شرایط جسمانی بسیار نامناسبی دارند و به بیمارستان منتقل شده اند. محمد نوری زاد در پی خونریزی معده به بیمارستان رفته و رضا شهابی نیز در شرایط بسیار نامناسب جسمی اعتصاب غذای خشکش را به تر تغییر داده اما همچنان مسوولان به خواسته او که تعیین تکلیفش است بی توجهی می کنند

Mohammad Nourizad's Family Members & Mostafa Tajzaadeh's Wife Released from Evin Prison After Short Arrest

Thursday December 16th, 2010 - The family members of Mohammad Nourizad and Fakhr-al-Sadaat Mohtashemipour, Mostafa Taajzadeh's wife who were initially arrested at noon in front of Evin prison were later released from Evin.

According to news received by Kaleme, Fatemeh Maleki, Nourizad's wife who has been under immense pressure was in critical condition at Evin and was transferred to a hospital immediately upon her release. Taajzadeh's wife and members of Nourizad's family who had gathered outside Evin prison in order to inquire about their husbands' well being were arrested for a few hours on the after noon of Thursday December 16th, 2010, coinciding with Ashura, commemorating the martyrdom of Imam Hossein.  It has been reported that at the time of their arrest,these family members were insulted and treated very harshly.

Source: Kaleme: http://www.kaleme.com/1389/09/25/klm-41130

خانواده محمد نوری‌زاد و همسر مصطفی تاج‌زاده آزاد شدند

پنجشنبه, ۲۵ آذر, ۱۳۸۹
چکیده : خانواده محمد نوری‌زاد و فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده، که بعدازظهر عاشورا در مقابل زندان اوین بازداشت شده بودند، دقایقی پیش از زندان آزاد شدند.

خانواده محمد نوری‌زاد و فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده، که بعدازظهر عاشورا در مقابل زندان اوین بازداشت شده بودند، دقایقی پیش از زندان آزاد شدند.

به گزارش رسیده به کلمه، فاطمه ملکی، همسر محمد نوری‌زاد، که بر اثر فشارهای روحی در بازداشتگاه اوین دچار وخامت حال شده بود، بلافاصله پس از آزادی به بیمارستان منتقل شد.

همسر تاج‌زاده و اعضای خانواده‌ی نوری‌زاد که برای کسب اطلاع از وضعیت همسرانشان و اعتراض به بی‌خبری از آنها به مقابل زندان اوین مراجعه کردند، عصر روز پنجشنبه ۲۵ آذر که با عاشورای حسینی مصادف بود، برای چند ساعت بازداشت شدند.
گزارش شده که بازداشت این چند عضو خانواده‌ی زندانیان سیاسی با فحاشی و رفتارهای خشونت آمیز همراه بوده است.